سلامت معنوی



احساس تنهایی

  • تجربه ی بشری حاکی از آن است که احساس تنهایی یکی از موضوعاتی است که که باعث آزردگی روح وروان آدمی شده و تداوم این احساس ، منجر به گوشه گیری و کناره گیری از اجتماع شده و افسردگی را در پی خواهد داشت ، گرچه این احساس در انسان های مختلف متفاوت بوده و هر کس برداشتِ خاصی از این موضوع دارد و همیشه این احساس مبتنی بر واقعیت نمی باشد ، مثلاً فردی که انتظارات بسیاری از دیگران دارد و به عنوان فردی پر توقّع شناخته می شود ، اگر کارها مطابق میل او پیش نرود ، احساس می کند از سوی دیگران مورد بی مهری قرار گرفته و فردی تنها و بی یاور است . !
  • این احساس در مواردی که انسان دچار مشکلی می شود افزایش پیدا می نماید ، زیرا در صورت بروز مشکل انسان احساس نیاز بیشتری به کمک و همدردی دیگران می نماید به خصوص برای افرادی که عادت کرده اند به کمک دیگران مشکلات خویش را حل نمایند ، ولی در مورد کسانی که بیشتر روی پای خود ایستاده و در انجام کارها کمتر از دیگران یاری می طلبند ، این احساس تنهایی و بی یاوری کمتر پیش می آید ، از این رو شایسته است انسان در مورد خود و فرزندان خویش در زندگی روز مره به استقلال و خود کفا بودن توجّه نموده و از تکیه کردن به دیگران و وابستگی غیر ضروری به آنان پرهیز نماید ، تا در صورت بروز مشکل کمتر دچار احساس تنهایی و بی یاوری کند .
  • افراد برون گرا و کسانی که به ارتباط بیشتر به دیگران خو گرفته اند ، اگر در موقعیتی قرار گیرند که حضور دیگران را کمتر در نزد خود داشته باشند نیز زودتر به احساس تنهایی دچار گردیده واز این بابت آسیب زیاد تری را تجربه خواهند نمود  ، در مورد بیمارانی که شرایط طولانی وسختی را تجربه می کنند و دامنه ی فعالیت های آنان محدود شده و به خاطر شرایطی که دارند مجبور به ارتباط کمتر با دیگران هستند نیز احساس تنهایی ممکن است برای آنان آزار دهنده باشد .
  • در مواردی که فردی دچار احساس تنهایی می کند ، مشغول شدن به کارهای مفید و سرگرم کننده و کارهایی که به آن علاقه مند بوده و در شرایط عادی فرصت انجام آن را پیدا نمی کرده است ، می تواند راهی برای غلبه بر تنهایی باشد و به اندازه ای آنان را از احساس آزار دهنده تنهایی خارج نماید ، از سوی دیگر پرداختن به مسائل معنوی تاثیر بسزایی در جبران تنهایی و بی یاوری انسان خواهد داشت ، امام علی علیه السلام می فرمایند : "کسیکه به تلاوت  قرآن انس گیرد  از جدایی دوستان (برادران) وحشت نخواهد نمود" (1)

----------------------------

1- غرر الحکم شماره شماره 8790


یاد خداوند و آرامش

  • وجود انسان ترکیب یافته از جسم و روح است و هر کدام از این دو آفاتی دارند که سلامت آن را به خطر می اندازد ، مثلاً حوادث و بیماری ها می توانند سلامت مادی انسان را با مشکل روبرو نمایند ، و کمبودها و ناکامی ها  می توانند روح انسان را آزرده نموده و آرامش را از آن سلب نمایند ، و با توجه به ارتباطِ تنگاتنگی که بین جسم و روح وجود دارد مشکلات مادی می تواند به مشکلات روحی بینجامد و ناآرامی های روحی می تواند ، جسم انسان را نیز تحت تاثیر قرار دهد .
  • از سوی دیگر یکی از ویژگی هایِ روح انسان ، دگرگونی و تغییرحالاتی است که گریبانگیر آن می شود  و با هر عامل کوچک و بزرگی ، حالِ خوب یا بدی عارض آن می گردد ، گاه شاد می شود وگاه  اندوهناک وافسرده  ، زمانی امیدوار می گردد و زمانی دیگر نا امید ، در زمانی احساس خوشبختی می کند و در زمان دیگر احساس بد بختی و . از این جهت گاه به روح انسان " قلب" اطلاق می شود زیرا دائم در حال زیر و رو شدن و انقلاب می باشد ، قلبِ انسان را می توان به یک کشتی تشبیه نمود که در دریایی موّاج قرار گرفته و با هر حرکتی متلاطم می شود ، مگر اینکه در کنار ساحلی امنی قرار گرفته و لنگر بیندازد .
  • از جهت دیگر ما می دانیم که خداوند خالق و آفریننده ی تمام هستی از جمله روح وجسم ما می باشد و آگاهی تمام وکاملی به ابعاد جسمی و روحی مخلوقات و آفریده های خویش دارد ، علاوه بر اینکه قدرت او فوق هر قدرت دیگری است و به هر گونه بخواهد و صلاح ببیند می تواند در آفریده های خویش تصرّف نموده وتغییراتی را در آنها ایجاد کند ، و هر چیزی در عالم اگر اثری دارد این اثر از سوی خداوند به آن داده شده است واز خود  چیزی ندارد  .
  • هنگامیکه انسان به یاد خداوند باشد و اورا صدا کند واز او استمداد طلبد ، به یقین خداوند صدای او را می شنود و به آنگونه که صلاح ببیند به نفع و سود بنده ی خویش ، یا خیری را به او می رساند و یا شرّی را از او دفع می کند ، و کمترین اثری که به یاد خداوند بودن برای انسان در پی خواهد داشت ، آرامشی است که از یاد خداوند برای انسان حاصل می شود )أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب) (1) وأنس واعتمادی است که به پروردگار خویش پیدا می کند .

-----------------------

1-رعد/28


یاد مرگ و آرامش

  • شاید بسیاری از افراد ، هنگامیکه از مرگ یاد نموده ، نگران شده و این امر ، آنان را به وحشت انداخته و نگران  می کند ،  لذا تا آنجا که بتوانند از یاد آوری آن دوری می کنند ؛ در حالیکه مرگ بخشی از مسیر زندگی انسان است که دیر یا زود با آن روبرو شده و چاره ای جز پذیرش آن برای انسان باقی نمی ماند ، لذا فرار از یاد آوری آن ، تغییری در این واقعیت نمی دهد .
  • یاد آوری مرگ هر چند ممکن است باعث نگرانی واندوه انسان گردد ، ولی هر نگرانی را نمی توان بد و نامطلوب پنداشت ، بلکه به عکس ، برخی از نگرانی ها در حد معمول و متعارف می تواند سازنده و راه گشا نیز باشد ، به عنوان مثال اگر ما برای آینده خود و فرزندان  خویش نگران نباشیم ، برای سعادتمندی و رفاه وآسایش آنان تلاشی نکرده و قدمی بر نمی داریم ، و اگر ما نگران سلامت و عافیت خود نباشیم ، برای حفظ ومراقبت از آن حرکتی نخواهیم کرد .
  • یاد مرگ در حد متعادل (به دور از افراط وتفریط) انسان را برای دنیای دیگر آماده ساخته و او را از بیهودگی و بطالت دور می نماید و به رفتار و نوع زندگی و برنامه ای که در دنیا برای خود در نظر گرفته ، جهت داده ، و از توجّه افراطی به مادیات منصرف نموده و در نتیجه روح قناعت و رضایت را در انسان زنده می سازد ، از این رو امام علی علیه السلام می فرمایند : "کسیکه به یاد مرگ باشد ، در دنیا به اندک راضی گردد" (1) و این موضوع در ایجاد آرامشِ فکر وذهن انسان بسیار مؤثر خواهد بود ، زیرا بخش مهمی از غم ها و نگرانی ها ،  به علت وابستگی ودلبستگی افراطی به مادیات و یا احساس ناکامی در دستیابی به آنها برای انسان پدید می آید .
  • بنا براین یاد مرگ هر چند ممکن است نگرانی و ترسی را در دل انسان به وجود آورد ، ولی نمی توان این نگرانی را در هر صورتی بد و ناپسند دانست زیرا از این نگرانی، احساس مسئولیت و انگیزه برای ساختن آینده ای بهتر در این دنیا و دنیای دیگر برای آدمی پدید آمده  و مانع دلبستگی هایی خواهد شد که آرامش و آسایش را در زندگی از انسان سلب می کند .

---------------------

1- غررالحکم   ص 162   

 


زیارت و معنویت

  • زیارت در مکتبِ پیروانِ اهل بیت علیهم السلام رفتن به ملاقات اولیاء خداوند (حضرت محمد وخاندان معصوم ایشان صلوات الله علیهم اجمعین) می باشد ، چه در حال حیات ایشان باشد یا پس از رحلت وشهادت ایشان ، گستره ی زیارت پس از آنان ، شامل نسل و فرزندان آن بزرگواران نیز می گردد .
  • زیارت همواره با آداب و شرایطی همراه می باشد اعمّ از وضو و غسل ، نماز ، دعا و ذکر و خواندن زیارت نامه ای که مشتمل بر معرّفی و بیانِ صفات و ویژگی هایِ فردی است که به زیارت او موفّق گردیده اند ، از این رو رفتن به زیارت ، موجب آشنایی و معرفت نسبت به مقام و جایگاه رهبران الهی و پیوند و دوستی با آنان نیز می باشد . و این موضوع در حدّ خود باعث ارتباط معنویِ بیشتر با اولیاء خداوند و در نتیجه تقرّب و نزدیکی به خداوند نیز می شود .
  • علاوه بر اینکه در نظامِ اعتقادیِ پیروان مکتبِ اهل بیت علیهم السلام ، توسّل وتمسّک به آنان ، آثار و برکات مادی ومعنوی فراوانی در بر دارد ، که از جمله آنها دست یابی به آرامشِ معنوی می باشد ، لذا کسانی که به زیارت این بزرگواران می شتابند ، پس از زیارت احساس سبکی و نشاطی معنوی را تجربه می کنند ، و بسیارند کسانی که با توسّل به این بزرگواران نیاز های مادی ومعنوی آنان برطرف گردیده و ایشان را ملجأ و پناهی برای مشکلات خود می دانند ، و این موضوع اختصاصی به مسلمانان ندارد ، و در میان غیر مسلمانان نیز کسانی هستند که با توسّل به ایشان به حاجات خود رسیده اند .
  • وجود چنین اعتقادی ضمن تمام آثاری که دارد همواره نقطه ی امیدی را در دل انسان روشن می کند که اگر از هر دری نا امید باشند ، دری هست که همواره به روی ایشان باز است و در این درگه نا امیدی راه ندارد ، از این رو است که برخی از اولیاء خداوند به "باب الحوائج"  یا "باب المراد" لقب گرفته اند که ارباب حاجت با واسطه قرار دادن آنان حاجت خود را از خداوند گرفته اند .

 

سعادت و سلامت

  • سلامت مفهومی است که دارای دو بُعدِ مادی و معنوی است ، سلامتِ مادی مربوط به جسم انسان است و سلامت معنوی مربوط به روح او می باشد ، هر کدام از این دو بُعد ، در یکدیگر تأثیر گذار است و با یکدیگر در ارتباط می باشد ، ولی گاهی این دو از یکدیگر قابل تفکیک می باشد ، به این معنا که ممکن است ، سلامت مادی باشد ولی سلامت معنوی نباشد ، و یا سلامت مادی وجود نداشته باشد ولی سلامت معنوی وجود داشته باشد .
  • آنچه نقشِ محوری در سلامت معنوی دارد ، ایمان و عمل صالح است ، این دو همانگونه که در سعادت دنیای انسان نقش دارند ، موجب سعادتمندی و رستگاری انسان در دنیای دیگر خواهند شد ، رعایت بسیاری از دستورات دینی ، تاثیر بسزایی در سلامت جسمی انسان دارد از جمله : در آیین اسلام به رعایتِ پاکی و نظافت در محیط زندگی توصیه ی فراوان شده ، و بهداشتِ فردی و اجتماعی را مورد توجّه قرار داده و دستور العمل های طبّی فراوانی از پیامبرصلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام به یادگار مانده است .
  • از سوی دیگر ، و در کنار بهداشتِ مادی ، به بهداشتِ معنوی توجّه بیشتری شده ، بهداشت معنوی شامل رعایت اصول اخلاقی و پیش گیری از آلودگی های اخلاقی می باشد که سلامت معنوی انسان را به خطر می اندازد ، امام علی علیه السلام می فرماید : اگر سلامت نفس و روح خودت را دوست داری و می خواهی عیب هایت پوشیده باشد ، کم سخن گو ، سکوتت را بسیار نما ، تا فکرت رشد یابد و دلت روشن شود و مردم از دستت در امان باشند . (1)
  • همانگونه که گفته شد ، سلامتِ مادی و معنوی با سعادتِ دنیا و آخرت انسان در ارتباط است ولی در این بین ، سلامت معنوی و سعادت اُخروی از ارزش بالاتری برخوردار و برای انسان یک اصل محسوب می شود و سلامت مادی برای آن همچون فرع و مقدّمه ای است ، در روایت است که پیامبر صلّی الله علیه وآله در خطبه ای که در فضیلت ماه مبارک رمضان ایراد فرمودند خبرِ شهادتِ امیرالمؤمنین علی علیه السلام را در ماه مبارک رمضان به ایشان دادند ، و اولین واکنش حضرت علی علیه السلام این بود که آیا دین من سالم می ماند یا نه ؟ که پیامبر صلّی الله علیه وآله فرمودند : دین شما سالم خواهد ماند (2) از این روایت استفاده می شود که آنچه در سعادت انسان نقش محوری دارد ، سلامت دین است که با سلامت روح انسان در ارتباط است .

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

1-إن أحببت سلامة نفسک و ستر معایبک فاقلل کلامک و اکثر صمتک یتوفّر فکرک و یستنر قلبک و یسلم النّاس من یدک(غررالحکم)

2-بحارالأنوار ج : 42 ص : 190


صبر در مصیبت

  • واکنش انسان ها در هنگام سختی و دشواری با یکدیگر متفاوت است ، برخی به بی تابی و ناشکیبایی روی می آورند ، برخی به ناسزاگویی به زمین و زمان می پردازند ، گروهی به دنبال مقصّر می گردند ، برخی به اندوه وغصّه دچار شده و زانوی غم را بغل می گیرند ، عدّه ای آن را از بختِ بد خود دانسته و آن را به بد شانسی نسبت می دهند ، برخی آن را نوعی مجازات و کیفر برایِ گناهان خود می دانند ، و گروهی در سختی ها به صبر و شکیبایی روی می آورند .
  • در میان واکنش های مختلفِ افراد در هنگام سختی ها ، صبر ورزیدن ، معقول ترین رفتاری است که از انسان سر می زند ، صبر ورزیدن  باعث می شود ، افراد به بهترین وجهی با سختی که به آن دچار شده اند ، روبرو گردند ، به عکس کسانی که صبر را رها نموده و به نا شکیبایی و بی قراری روی می آورند ، با اینکار سختیِ کار خود را می افزایند ، امام علی علیه السلام می فرمایند : مصیبت یکی است و اگر بی تابی کردی دو تا می گردد (1)
  • یکی از چیزهایی که در تخفیف سختی ها و دشواری ها ، اثر گذار است ، اعتقاد به ثواب و پاداشی است که در برابر صبر در مصیبت به انسان تعلّق می گیرد ، و از اینجا می توان گفت : در نظر گرفتن چنین ثواب و پاداشی ، لطفی از جانب خداوند نسبت به بندگان است که با در نظر گرفتن آن ، انسان بتواند ، تحمّل خود را در مصیبت ها بیفزاید ، امام علی علیه السلام می فرمایند :  صبر تو در هنگام مصیبت ، آسیب و بلا را سبک و ثواب را می افزاید (2)
  • قرآن کریم در هنگام مصیبت توصیه می کند افراد مؤمن « إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» (3) بگویند (همانا ما از آن خداییم و به سوی او بازگشت می کنیم) این سفارش قرآن به افرادی که دچار بلا وسختی در زندگی می شوند ، از طرفی به آنان گوشزد می کند که انسان و همه ی موجودات و مخلوقات ملک خداوند است و خداوند آنطور که صلاح بداند در ملک خویش تصرف می کند و خداوند جز خیرِ و خوبی نسبت به آفریدگان خویش نمی خواهد واز سوی دیگر جهان آخرت را به انسان یاد آوری می کند و به انسان مسئولیت و پاسخگویی در برابر اعمال را گوشزد می نماید .
  • هنگامیکه انسان مؤمن با سختی ، بیماری ، مرگ و دشواری هایِ زندگی مواجه می گردد با توجّه به تربیت و آموزه های قرآنی بجای بی تابی کردن ، مقصّر دانستن دیگران ، ناسپاسی نمودن و ناسزاگویی به این و آن ، به خداوند پناه برده و با گفتن « إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ » مالکیت خداوند نسبت به خود را یاد آوری و راضی به حکمت و صلاحدید الهی در باره ی بند ه اش می گردد و در اینجاست که از آرامش معنوی بهره مند خواهد شد .

-----------------------

1-المصیبة واحدة، و ان جزعت صارت اثنتین(غرر الحکم ص 262 شماره 5624 )

2- صبرک على المصیبة یخفّف الرّزیّة و یجزل المثوبة(غرر الحکم ص 282 شماره 6286 )

3-الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ (بقره/156)


اهداف معنوی

  • انسان ها غالباً برای فعالیت های خود هدفی را در نظر می گیرند این هدف گاه جنبه ی مادی دارد و گاه جنبه ی معنوی ، گرچه برای بیشتر انسان ها اهداف مادی قابل فهم تر و احساس پذیرتر است و برای این دسته از افراد اهداف معنوی دور و خارج از دسترس جلوه می کند ، ولی در عین حال گروهی از انسان ها تنها به نتایج مادی کارهای خود اکتفا نکرده و به دنبال ثمرات معنوی فعالیت های خود نیز هستند و چه بسا برای این افراد اهداف معنوی در اولویت باشد .
  • مثلاً هدف گروهی از مردم از کسب وکار و فعالیت های اقتصادی ، فقط زنده ماندن و تلاش برای ادامه ی حیات است ، ولی برای دسته ی دیگری از مردم ، فعالیت اقتصادی ، هدف نهایی نمی باشد بلکه اهداف اقتصادی برای آنها وسیله ای است برای دست یابی به ارزش های انسانی ، اخلاقی و الهی ، لذا اگر آنها کار می کنند و به تلاش می پردازند برای آن است که نیرو بگیرند تا بتوانند به وظایف اخلاقی خود بپردازند .
  • برخی از صاحب نظران در این راستا مثال به حیوانات زده اند که فعالیت های آنان بر اساس غرایزی است که در وجود آنها به ودیعه نهاده شده و از آن غرایز تخلّف نمی کنند ، غرایزی چون خوردن ، آشامیدن ، استراحت کردن ، تولید مثل ، وتلاش برای اینکه سر پناه ، خانه و یا لانه ای برای خود داشته باشند ، از این رو برای حیوانات چیزی به نام ارزش های اخلاقی شناخته شده نیست و اگر از برخی از حیوانات چیزی را که انسان ها ، اسم آن را عاطفه می نامند ، مشاهده نمودیم ، باز آن نیز مربوط به غرایز آنان می باشد .
  • تفاوتی که انسان ها با حیوانات دارند در برخورداری آنان از ارزش های اخلاقی و معنوی است ، چیزی که برای حیوانات مطرح نمی باشد ، و از این رو انسان ها نسبت به حیوانات برتری خواهند داشت ، ولی در این راستا باید توجّه داشت ، اگر انسانی از ارزش های انسانی خود فاصله گرفت و هدفش فقط بر آوردن نیازهای غریزی خود شد ، در اینجاست که او سقوط خواهد نمود و از مسیر سلامت معنوی دور خواهد افتاد ، هرچند از لحاظ مادی و جسمی در شرایط خوبی باشد .

ترس از بیماری

  • فردی را تصور کنید که یکی از دوستانش دچار بیماری سختی شده است و به علت شرایط بیماری و نیاز به مداوا و درمان به ناچار توانایی ادامه ی کار در محل کار را خود را نداشته و خانه نشین شده و به همین جهت شرایط دشواری برای او و خانواده اش پیش آمده است ، حال این فرد برای دوستش نگران است و حتی شب ها خوابش نمی برد و پیش خود فکر می کند ، نکند چنین شرایط برای من پیش آید و من نیز بیمار شوم و از کار خود بیکار شده و همانند دوستم توانایی ادامه ی کار را نداشته باشم و خانواده ام در تنگنا قرار گیرند . !
  • وقتی به چهره ی این فرد نگاه می کنید او را نگران و اندوهناک می بینید و هنگامیکه از او سؤال می کنید ، چرا چند وقت است تو را نگران می بینم ؟ ، او علت نگرانی خود را برای شما تعریف می کند وحتی ابراز می دارد بخاطر همین موضوع ، شب ها  دچار بی خوابی می شوم ، و شما چون فرد آگاهی هستید برای کمک به این فرد ، چند توصیه به او می نمایید :
  1. -انسان نمی تواند پیش بینی کند ، چه حوادث و اتفاقات نا گواری در آینده برای او پیش می آید و اگر بخواهد به همین جهت دائماً در نگرانی و ترس به سر برد ، با دست خود زندگی کردن را برای خویش تلخ و دشوار خواهد نمود و به هیچ وجه روی آرامش را نخواهد دید .
  2. -انسان بجای اینکه افکار منفی را در ذهن خویش بپروراند ، می تواند افکار مثبت و رضایت بخش را در ذهن خود مرور کند ؛ بجای اینکه نسبت به آینده نا امید باشد و دائماً فکر کند بیمار می شود ، می تواند به سلامت و موفقیت خویش و تلاش برای رسیدن به اهداف خود فکر کند .
  3. -گرچه بیمار شدن یک دوست برای انسان سخت است و خواه نا خواه ، موجب نگرانی انسان می گردد ، ولی تنها با نگران شدن ، هیچ کمکی نسبت به او صورت نمی پذیرد و علاوه وقتی این نگرانی در ما ، از حد طبیعی و متعارف آن بگذرد ، ما به خود نیز آسیب وارد کرده ایم .
  4. -بجای ترس و نگرانی های افراطی ، باید ببینیم چه کمک مادی یا معنوی می توانیم به دوست خود داشته باشیم ، آیا می توانیم بخشی از هزینه های مادی زندگی او را تأمین کنیم ؟ آیا می توانیم به او روحیه و امید دهیم؟ آیا می توانیم با سخنان خود نگرانی های او را کم نماییم ؟
  5. -اگر نگران بیمار شدن خود در آینده هستیم ، اولین وظیفه ی انسان رعایت بهداشت در زندگی است ، حتّی رسولخدا صلی الله علیه وآله نظافت (و بهداشت) را از ایمان دانسته اند (1) ، بنابراین باورهای مذهبی نیز انسان را به رعایت نظافت و پاکی در زندگی توصیه کرده است .
  6. -به ما توصیه شده در تمام شرایط زندگی به خداوند توکّل کنیم و ضمن تلاش برای رسیدن به اهداف خود در زندگی ، خود را به خدا سپرده و نگران حوادث و اتفاقات ناگوار در زندگی نبوده و بدانیم خداوند روزی رسان به بندگان است و خداوند در شرایط سخت و دشوار انسان را تنها نمی گذارد و بر اثر این بینش است که انسان به آرامش دست می یابد .
  7. -یکی از کارهای مهم و تأثیر گذار ، دعا کردن برای عافیت و سلامتی است ، چه سلامتی خود و چه سلامتی دیگران ، لذا انسان می تواند در هر حال چنین در خواستی را از خداوند داشته باشد ، و چه بهتر در حال عبادت ، از خداوند این عافیت را طلب نماید ، مثلاً در سجده آخر نماز بگوید : " یا ولیَّ العافیةِ ، نَسئَلُکَ االعافیةَ ، عافیةَ الدُّنیا و الآخرةِ" : ای صاحب و مالک عافیت ، از تو عافیت دنیا وآخرت را در خواست می کنیم .

---------------------

1-طب النبی (ص) ص 19


برای دیگران

  • گروهی از مردم فقط به دنبال برطرف کردن نیاز های شخصی خود هستند ، ولی برخی دیگر از مردم ، تنها به نیاز های شخصی خود فکر نمی کنند بلکه در عین حال به رفع نیاز های دیگران نیز توجّه می کنند ، و در کنار این دو گروه نیز کسانی هستند که بر آوردن نیاز های دیگران برای آنها با اهمیت تر از نیاز های شخصی خودشان می باشد در این مورد است که ایثار و از خود گذشتگی معنا پیدا می کند و چنین افرادی می توانند به اوج انسانیت و معنویت راه پیدا کنند .
  • مثلاً پزشک یا پرستاری که به علت تعداد بیشماری از بیماران و شدت بیماری آنها و یا شیوع یک بیماری از خواب و استراحت خود صرف نظر می کند و چه بسا در این بین خود نیز دچار بیماری گردد نمونه ای از چنین ایثار و فداکاری است ، در مقابل چنین ایثار و از خود گذشتگی نیز کسانی هستند که فقط به دنبال سود شخصی خود بوده و نیاز دیگران برای آنها مهم نمی باشد مثلاً تاجر یا کاسبی که اقلام مصرفی مردم را در عین نیاز شدید افراد جامعه به آنها احتکار نموده تا با کمیاب شدن آنها و نیاز شدید افراد جامعه ، آنها را به قیمت بالاتری به فروش برساند ، چنین فردی از انسانیت سقوط و از اخلاق و معنویت دور شده است .

ناتوانی انسان

  • انسان همانند بسیاری از موجودات دیگر در معرض حوادث وآسیب های گوناگونی است که در زندگی او را تهدید می کند از این رو است که انسان همواره به دنبال راهی می گردد که از خود مراقبت و محافظت نماید ، اما در عین حال همیشه انسان در محافظت از خود به موفقیت نمی رسد و چه بسا سلامت و حتی جانش را در این راه از دست می دهد .
  • در ناتوانی انسان همین بس ، که گاه از ناحیه ی یک میکروب یا ویروسی که به چشم نمی آید و به صورت عادی دیده نمی شود ، سلامتش به خطر می افتد و زمین گیر می شود ، و گاه دارو و درمان نیز در باره ی او کار ساز نبوده و نعمت سلامتی را از او سلب می کند و ممکن است مدت ها در بستر بیماری افتاده و یا بالاخره بیماری او را از پای در آورد .
  • این ناتوانی انسان در برابر حوادث و بیماری ها ، به انسان گوشزد می کند که به توانایی های محدود خود مغرور و فریفته نشود و به ضعف و ناتوانی خود در برابر آفریننده ی جهان اقرار و اعتراف نموده و در برابر او خاضع وتسلیم بوده و سعی کند نه به خویشتن ظلم نماید و نه به دیگران .
  • از همین جاست که انسان همواره نیاز دارد خود را در پناه خداوند قرار داده و از خداوند بخواهد به ضعف و ناتوانی او رحم کند ، این موضوع به این معنا نیست که به فکر چاره نباشد و یا به بهداشت و دارو و درمان بی توجّه باشد ، بلکه به این معناست که در عین توجّه به هر آنچه که لازم است ، خداوند و قدرت او را به فراموشی نسپارد . و همواره از او یاری طلبد و بگوید : اللَّهُمَّ ارْحَمْ ضَعْفِی وَ قِلَّةَ حِیلَتِی : خدایا به ناتوانی و چاره جویی اندک من رحم نما . (1)

--------------------

1-مستدرک‏ الوسائل  ج   9   ص  427 ‏

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

آرامش خاطر خانواده برتر شعبه اصلی چگونه مدرسه ای با محیط شاداب داشته باشیم؟ حسینیه فاطمیه کاخکی های مقیم تهران قاب ویستا بوم گردی ایران خبر سریع Jon مدرسه نمونه پزوهش